هر توافقی را می‌توان یک معامله تلقی کرد و معامله یعنی هزینه کردن اعتبار در قبال به دست آوردن کالا. در هر بده بستانی که صورت می‌گیرد، طرفین قاعدتاً به دنبال منافع خویش هستند و چنین نیست که یک طرف، همه‌ی امتیاز‌ها را واگذار کند و دست خالی برگردد ولی دیگری همه‌ی امتیاز‌ها را بگیرد و دست پر باشد. 

معامله‌ی لوزان، معامله‌ای بسیار سنگین و طاقت‌فرسا بود که ایران به تنهایی در مقابل شش قدرت بزرگ جهانی قرار گرفته بود و البته طرفین به سختی معامله به دلیل فشارهای داخلی و خارجی نیک آگاه بودند درحالی که پیشینه‌ی مذاکرات به بیش از ده سال گذشته می‌رسید و توأمان به قطعنامه‌های تحریمی آژانس بین‌المللی انرژی و شورای امنیت سازمان ملل متحد شده بود. 

ستانده‌ها و دستاوردهای ایران از توافق: 

۱- لغو شدن تحریم‌های مرتبط با برنامه‌ی هسته‌ای ایران پس از اجرایی شدن آن در تیرماه سال جاری. 

۲- تصویب یک قطعنامه‌ی جدید در شورای امنیت سازمان ملل متحد که به منزله‌ی الغای همه‌ی قطعنامه‌های ششگانه‌ی سابق علیه ایران خواهد بود. 

۳- دستیابی ایران به ۱۸۰ میلیارد دلار دارایی بلوکه شده و امکان فروش میلیون‌ها بشکه نفت ذخیره شده بدون هرگونه محدودیت بانکی، بیمه‌ای و.... 

۴- به رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی اورانیوم در داخل خاک ایران و ادامه‌ی فعالیت غنی‌سازی محدود در تأسیسات فردو و البته با کاربری علمی و تحقیقاتی. 

داده‌ها و تعهدات ایران: 

۱- ده هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده ایران به سیصد کیلوگرم اورانیوم با غنای سه درصد کاهش خواهد یافت و تا ده سال سطح ذخیره‌ی اورانیوم همینگونه باقی می‌ماند. 

۲- عدم امکام بهره‌گیری از سانتریفیوژهای پیشرفته‌ی نسل هشتمی، صرفاً غنی‌سازی محدود ایران در سطح ۳/۶۷  درصد با سانتریفیوژهای نسل اولی صورت خواهد گرفت. 

۳- کاهش دوسومی سانتریفیوژهای موجود از ۱۹ هزار به کمتر از ۶ هزار و برچیدن هسته‌ی رآکتور آب سنگین اراک و جایگزینی آن. 

۴- بازرسان طبق پروتکل‌های الحاقی نه تنها به تمام تأسیسات هسته‌ای ایران و «دسترسی آزاد و سرزده» خواهند داشت که تمام چرخه‌ی تدارکاتی و پشتیبانی (شامل معادن اورانیوم، انبار‌ها و تمام کارخانجات مرتبط) نیز باید در دسترس کامل آنان قرار گیرد. 

نظریه‌ی مخالفان و دلواپسان: 

۱- عبور از خط قرمزهای نظام در مخالفت با فرمایشات رهبری

۲- اگر قرار بود توافق اینچنینی داشته باشیم پس چرا اینهمه هزینه کرده‌ایم؟ و حالا چه کسی پاسخ خون شهدای هسته‌ای و سایر خسارات وارده را می‌پردازد؟ 

۳- قبول پروتکل الحاقی برخلاف مصوبه صریح مجلس شورای اسلامی. 

۴- زیر سؤال رفتن استقلال ایران، در شرایطی که اسرائیل و بعضاً کشورهای منطقه دارای بمب اتمی هستند و مشابهت با قرارداد ترکمن چای. 

۵- عقب‌نشینی بیش از پیش توافق در مقایسه با بیانیه‌ی ژنو و از جمله کاهش غنی‌سازی از ۵ درصد به ۳/۶۷ درصد

۶- افول جایگاه منطقه‌ای ایران در میان مردم غرب ستیز و استکبار ستیز جهان اسلام و دنیا و کاهش تأثیرگذاری در روابط بین‌المللی کشور. 

نظریه‌ی موافقان توافق: 

۱- تاریخی بودن توافق در سخت‌ترین شرایط انزوا، شکست تابوی مذاکره با آمریکا پس از ۳۶ سال تحت نظر مقام رهبری

۲- لغو تحریم‌های نفتی، مالی، بانکی و بیمه‌ای و گشایش در تعاملات جهانی. 

۳- بازگشت مجدد ایران به جامعه‌ی بین‌المللی علیرغم مخالفت‌های منطقه‌ای، اسرائیل و کانادا. 

۴- بقای تولید سوخت هسته‌ای همزمان افزایش دانش هسته‌ای و تداوم فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی با کمک مراکز بین‌المللی. 

۵- خروج از رکود اقتصادی و پاسخگویی سریع بورس به این توافق. 

۶- خروج اسرائیل و کشورهای منطقه از تأثیرگذاری بر معادلات جهانی در ارتباط با ایران و سرخوردگی آن‌ها از این توافق

۷- همدلی دولت با مردم در تأمین خواسته‌ی حل مشکل هسته‌ای برابر نظرسنجی‌های به عمل آمده و استقبال مردم با ابراز شادمانی‌ها. 

چالش‌های پیش روی توافق: 

۱- خطر کارشکنی تندرو‌ها در هر دو طرف و خطر فروپاشی توافق به دلایل زیر: 

الف- به رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی اورانیوم در داخل خاک ایران می‌تواند اسرائیل و دشمنان منطقه‌ای ایران را وا دارد که با همکاری نیروهای تندرو در داخل امریکا در روند پیش‌نویس توافق آتی کارشکنی کنند و حتی مخالفت کشوری همانند کانادا با توافق. 

ب- اجرای پروتکل الحاقی ممکن است با کارشکنی پارلمان و همچنین نیروهای تندرو خارج از کنترل دولت مواجه گردد در حالی که جامعه جهانی رفع تحریم‌ها را صراحتا به راستی آزمایی‌های دقیق برمبنای پروتکل الحاقی منوط کرده است، هر چند که ایران این پروتکل را به صورت عملی پذیرفته و اجرا هم کرده است. 

۲- بی‌اعتمادی طرفین نسبت به یکدیگر: 

الف- غرب علی رغم فتوای رهبری و اصرار ایران بر عدم ساخت بمب اتمی اعلام می‌دارد، زمان دستیابی ایران به بمب اتمی از دو تا سه ماه فعلی یکسال به تعویق می‌افتد، لذا به دلیل این بی‌اعتمادی کوچک‌ترین اخلال در روند راست آزمایی کار توافق را سخت می‌گرداند. 

ب- نگرانی و بیم ایران از عهد شکنی‌های سابق غرب در توافقات پیشین 

۳- وجود ابهامات و تفسیر پذیری برخی مفاد توافق: 

برای مثال اجرای پروتکل الحاقی به صورت موقت از موارد پیشنهادی در توافق است؛ ولی این زمان موقتی تعریف نشده است و می‌تواند از موارد اختلافی در آینده باشد. همچنین ایران مدعی است تحریم‌ها یک مرحله‌ای رفع می‌گردد، ولی غربی‌ها رفع تحریم‌ها را مرحله به مرحله قلمداد می‌نمایند. این دو مثال نمونه‌ای از ابهامات موجود و تفسیرپذیری در توافق می‌باشد که منحصر در این موارد نمی‌باشد. 

نتیجه:

دولت روحانی تحت تدابیر مقام رهبرى با استفاده از دیپلماسی قوی توانست دریچە‌ای تازە‌ای را بر روی مردم بگشاید. نفس این توافق بدون درنظرگرفتن چندوچون دربدە بستان آن یک پیروزی تاریخی برای ایران است و در صورت نهایی شدن می‌تواند موجبات گشایش در وضعیت اقتصادی گردد و در فضای سیاسی و اجتماعی کشور بهبود قابل ملاحظه‌ای به‌وجود آورد. ان شاء الله